به سایت وکیل مالیاتی خوش آمدید
09106215010
تهران، خیابان میرداماد
وکیل مالیاتیوکیل مالیاتیوکیل مالیاتی



🥩🔪

مالیات بر آناتومی (گوشت و پروتئین)

در حسابداری قصابی، ۱+۱ همیشه ۲ نمی‌شود! شما یک «لاشه» می‌خرید، اما «قطعات تفکیکی» می‌فروشید. چالش اصلی اینجاست: چگونه ثابت کنیم که ۳۰٪ از وزن لاشه‌ای که خریده‌ایم، استخوان و چربی بوده که به قیمت ناچیز فروخته شده، نه فیله ممتاز؟ اینجا جایی است که حسابداری به کالبدشکافی تبدیل می‌شود.

!

چالش‌های برنده (نقاط درد)

۱. معمای استخوان و ضایعات (Carcass Breakdown)

مهم‌ترین نقطه درگیری با ممیز، «تفاوت قیمت خرید و فروش» بر اساس وزن است. شما لاشه گوسفند را کیلویی (مثلاً) ۵۰۰ هزار تومان می‌خرید، اما ران را ۸۰۰ هزار تومان می‌فروشید. ممیز این اختلاف ۳۰۰ هزار تومانی را سود خالص می‌بیند!

واقعیت: او فراموش می‌کند که ۲۰٪ آن لاشه، استخوان و چربی بوده که شما کیلویی ۵۰ هزار تومان (یا کمتر) فروخته‌اید. اگر جدول استحصال (Breakdown) نداشته باشید، مالیات بر درآمدی غیرواقعی بسته می‌شود.

۲. مرز تولید و فروش (فرآورده‌های گوشتی)

گوشت خام (گرم یا منجمد) طبق قانون دائمی ارزش افزوده معاف است. اما بسیاری از قصابی‌های مدرن، همبرگر دست‌ساز، سوسیس در حضور مشتری، یا کباب لقمه آماده طبخ می‌فروشند.

تله: این اقلام دیگر “محصول خام کشاورزی” نیستند و “کالای فرآوری شده” محسوب می‌شوند که مشمول مالیات و عوارض هستند. عدم تفکیک فروش “همبرگر” از “گوشت چرخ‌کرده ساده” در پایانه فروشگاهی، کل معافیت شما را به خطر می‌اندازد.

🔍 زاویه دید جدید: بیات شدن (Aging) و تبخیر سود

در قصابی‌های لوکس (Boutique Butcheries)، تکنیک Dry Aging (بیات کردن خشک) استفاده می‌شود. گوشت برای مدت ۲ تا ۴ هفته در یخچال مخصوص می‌ماند تا ترد شود. در این فرآیند، گوشت حدود ۱۵٪ تا ۲۰٪ از وزن خود (آب) را از دست می‌دهد و لایه بیرونی آن نیز باید جدا و دور ریخته شود (Trim loss).

این یک کابوس مالیاتی است! شما گوشت گران‌قیمت خریده‌اید، وزنش کم شده و بخشی از آن را دور ریخته‌اید تا با قیمت بالاتر بفروشید. اگر این فرآیند را تحت عنوان «هزینه بهبود کیفیت و افت وزنی استاندارد» مستند نکنید، ممیز کاهش وزن انبار را نمی‌پذیرد و آن را به عنوان فروش بدون فاکتور تلقی می‌کند. برای وکیل مالیاتی، داشتن «جدول رکورد رطوبت و دما» و «وزن‌کشی قبل و بعد از ایجینگ» یک سند دفاعی طلایی است. همچنین، باید توجه داشت که “چرخ‌کرده” اغلب ترکیبی از گوشت و چربی (قلوه‌گاه) است؛ اگر نسبت ترکیب چربی (که ارزان‌تر است) در اسناد مشخص نباشد، ممیز بهای تمام شده کالای فروش رفته را کمتر از واقعیت برآورد کرده و سود شما را متورم نشان می‌دهد.

استراتژی “شقه کردن هزینه‌ها”

بهترین دفاع، حمله به ساختار بهای تمام شده است. شما باید روش قیمت‌گذاری خود را از “میانگین ساده” به “هزینه‌یابی محصولات مشترک (Joint Product Costing)” تغییر دهید.

تکنیک اجرایی: کل هزینه خرید لاشه را بر اساس “ارزش بازار نسبی” (Relative Sales Value) به قطعات مختلف تخصیص دهید، نه بر اساس وزن. این یعنی هزینه خرید هر کیلو فیله در دفاتر شما باید بسیار بالاتر از هزینه خرید هر کیلو قلوه‌گاه ثبت شود، تا وقتی فیله را گران می‌فروشید، سود نجومی و غیرواقعی شناسایی نشود.

  • 🥩
    تفکیک خدمات قصابی: اگر برای مشتری گوشت را خرد می‌کنید، این یک “خدمت” است. اگر بتوانید در فاکتور، “فروش گوشت” (معاف) را از “اجرت خرد کردن و بسته‌بندی” (مشمول اما کم‌هزینه) جدا کنید، شفافیت بالایی ایجاد کرده‌اید.
  • 🦴
    فاکتور فروش ضایعات: استخوان، پوست و چربی مازاد معمولاً به کارخانه‌های پودر گوشت یا صابون‌سازی فروخته می‌شود. برای این فروش‌های جزئی فاکتور صادر کنید تا خروجی انبار توجیه شود (و ثابت شود که این وزن‌ها به قیمت گوشت فروخته نشده‌اند).
  • 🏷️
    پلاک‌های دامپزشکی: همیشه تگ‌ها و پلاک‌های روی لاشه را به عنوان مستندات خرید (برای اثبات وزن اولیه و مبدأ خرید) تا زمان رسیدگی مالیاتی بایگانی کنید.

نمی‌گذاریم ممیز گوشتتان را تا استخوان ببرد!

محاسبه بهای تمام شده در قصابی یک علم دقیق است. ما به شما کمک می‌کنیم تا جداول استحصال لاشه را تنظیم کنید و از سود واقعی خود دفاع نمایید.

تکنیک محرمانه وکیل مالیاتی

🩸 تکنیک “صورت‌جلسه استحصال لاشه” (Carcass Extraction Protocol)

بسیاری از قصابی‌ها جریمه می‌شوند چون نمی‌توانند ثابت کنند از یک لاشه ۵۰ کیلویی، ۱۵ کیلو استخوان درآمده است.

روش اجرا: یک روز معمولی را انتخاب کنید، یک لاشه کامل را وزن کنید (عکس بگیرید). سپس تمام استخوان‌ها و چربی‌های دورریز آن لاشه را جدا کرده و به صورت جداگانه روی ترازو بگذارید و عکس بگیرید.

این عکس‌ها را به همراه یک صورت‌جلسه دستی با عنوان «تست راندمان لاشه فروشگاه X» ضمیمه اسناد حسابداری کنید. همین یک سند ساده، به کل اظهارنامه شما اعتبار می‌دهد و ممیز را مجبور می‌کند ضریب ضایعات شما (مثلاً ۳۵٪) را برای کل سال بپذیرد. بدون این سند، ممیز از ضرایب پیش‌فرض سازمان (که معمولاً به ضرر مودی است) استفاده می‌کند.