چرا صنعت ایران به دانشگاه اعتماد ندارد؟/ پاسخ سه چهره از اتاق بازرگانی تا صمت


به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سال‌هاست صنعت و دانشگاه در ایران دو جزیره جداگانه‌اند؛ هر دو مدعی توسعه‌اند، اما هیچ پلی میانشان ساخته نشده است. از یک سو دانشگاه‌ها در فضایی دربسته، مشغول تولید مقاله، برگزاری همایش و تربیت انبوهی فارغ‌التحصیلند؛ از سوی دیگر کسب‌وکارها و صنایع با کمبود نیروی ماهر، هزینه‌های بالا، مشکلات تکنولوژیک و فقدان نوآوری دست‌وپنجه نرم می‌کنند. نتیجه این دوگانگی روشن است: دانشگاه متخصص تربیت می‌کند، اما صنعت به‌دنبال مهارت است؛ صنعت مشکل دارد، اما دانشگاه راه‌حل نمی‌دهد.

در چنین شرایطی، نه صنعت از ظرفیت علمی کشور بهره‌مند می‌شود، نه دانشگاه از نیازهای واقعی اقتصاد باخبر است. دانشجویان مهارتی یاد می‌گیرند که بازار کار برایش تقاضا ندارد، و کارفرمایان دنبال مهارت‌هایی هستند که دانشگاه اصلاً آن‌ها را درس نمی‌دهد. نتیجه، انبوهی از فارغ‌التحصیلان بیکار و صنایعی که همچنان «نیروی ماهر» می‌خواهند؛ پارادوکسی که اقتصاد ایران را سال‌هاست گرفتار کرده است.

در این گزارش به دنبال پاسخ به یک سوال بنیادی هستیم: چرا با وجود تمام انتقادها، هشدارها و برنامه‌ها، هنوز هیچ ارتباط واقعی و مؤثری بین صنعت، کسب‌وکار و دانشگاه در ایران ایجاد نشده  و چه عواملی این شکاف مزمن را حفظ کرده‌اند؟

در ادامه با سه تن از اهالی دانشگاه که همگی مستقیم و غیر مستقیم در فضای صنعت و تولید فعال بوده اند ، مصاحبه شده تا از جمع بندی نظرات آن ها بتوان جواب هایی برای سوال بالا پیدا کرد.

رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی : دانشگاه نیرو می‌سازد اما صنعت نمی‌تواند به آن تکیه کند

در ابتدا به سراغ دکتر ابوالفضل روغنی رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران رفتیم. او در گفتگو با تسنیم با تأیید شکاف عمیق میان دانشگاه و صنعت، ریشه مشکل را قبل از هر چیز در نظام آموزشی کشور می‌داند؛ نظامی که نه در مدرسه و نه در دانشگاه، خروجی قابل‌قبولی برای نیازهای واقعی اقتصاد تولید نمی‌کند.

تسنیم: جناب روغنی بنظر شما که خروجی دانشجوهای دانشگاه های کشور، قابلیت و مهارت لازم برای ورد به صنعت را دارند؟

ابتدا باید ببنیم، اساسا دانشگاه های ما قابلیت پرورش نیروی ماهر را دارند یا خیر؟ خب شما رتبه بندی دانشگاه های ما را در منابع معتبر بین المللی ببنید، مثلا شریف و تهران و شهید بهشتی و … که دانشگاه های نامی ما هستند، مشخصا رتبه چندان مناسبی در دینا ندارند. این موضوع به وضوح نشان می دهد که پس اساسا مسیر ساخت نیروی ماهر در کشور ما چندان فراهم نیست.

در کل دنیا، تنها یک درصد دانش‌آموزان در سطوح عالی قرار می‌گیرند؛ اما در ایران وضعیت از این هم پایین‌تر است. آموزش ما واقعاً خوب نیست. دانشگاه کار خودش را می‌کند، صنعت هم کار خودش را. خروجی این دو هیچ ارتباط معناداری با هم ندارد.

تسنیم: یعنی شما معتقدید دروازه های صنعت به روی دانشجوی ماهر باز است ولی دانشجوی ماهر کم پیدا می شود؟

روغنی: صنایع مختلف از معدن و کشاورزی گرفته تا تولید در صورت وجود نیروی توانمند، به‌شدت استقبال می‌کنند؛ اما مسئله این‌جاست که دانشگاه چنین نیرویی تحویل نمی‌دهد.

من بارها دیدم فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های خوب دولتی در آزمون‌های ساده شرکت‌ها رد می‌شوند. این یعنی یک جای کار در دانشگاه‌ها می‌لنگد. قبل از هر چیز باید واقع‌بین باشیم و خودمان را فریب ندهیم؛ نه دانشگاه‌های ما در سطح دنیاست، نه نظام آموزشی ما توانمند.

البته یکی دیگر از عوامل اصلی نبود نیروی ماهر، مهاجرت نخبگان است؛ پدیده‌ای که نتیجه ترکیبی از ضعف نظام آموزشی، ساختارهای حکمرانی و نبود مسیر پیشرفت برای افراد توانمند است.

متاسفانه نیروهای نخبه یا توانمند در کشور نمی‌مانند. نه آموزش‌وپرورش خروجی لازم را دارد، نه دانشگاه و نه ساختار مدیریتی کشور توان استفاده از این افراد را دارد.

تسنیم: بنظر شما با توجه به اینکه میفرمایید نیاز صنعت از دانشگاه تامین نمی شود، پس صنعت چگونه نیاز خود به نیروی ماهر و مدیران با دانش را برطرف می کند؟

روغنی: همانطور که گفتم، در بخش آکادمیک، نیروی قابلی که بشود روی او حساب کرد، کم پیدا می‌شود. ما به‌عنوان تولیدکننده وقتی دنبال نیروی علمی-عملی می‌گردیم، به‌سختی فرد مناسب پیدا می‌کنیم.

طبیعتا صنعت هم منتظر دانشگاه نمانده و بسیاری از صنعتگران تجربه‌ای فراتر از دانش آکادمیک به‌دست آورده‌اند.

بعضی صنعت‌گران توانمندتر از استاد دانشگاه هستند. تجربه‌ای که در کارگاه و کارخانه به دست آورده‌اند، قدرت انتقال یادگیری‌شان را بیشتر کرده. دانشگاه فقط تئوری می‌گوید؛ اما صنعت با عمل جلو می‌رود.

تسنیم: ما سالانه فارغ التحصیل های زیادی در عالی ترین سطح آموزشی (دکتری) داریم، مشخصا خروجی این سطح از افراد را در صنعت چگونه ارزیابی می کنید؟

روغنی: سوال خوبی را مطرح کردید، اساسا این یک مشکل فرهنگی بزرگ است. در کشور ما بر خلاف دنیا تمایل شدید به کسب عنوان “دکتر” بدون توجه به نیاز واقعی صنعت است.

در دنیا کسی برای کار صنعتی دکترا نمی‌گیرد. لیسانس  یا نهایت فوق لیسانس کافی است. دکترا جایگاهش در محیط دانشگاه است، در کار علمی. اما در ایران همه دوست دارند عنوان دکتر داشته باشند؛ در حالی‌که صنعت فقط مهارت می‌خواهد نه مدرک.

تسنیم: راه حل های پیشنهادی شما برای ارتباط میان صنعت و دانشگاه چیست؟

روغنی : به  باور بنده تا زمانی که آموزش‌های مشترک صنعت و دانشگاه شکل نگیرد و مدیران و استادان در محیط واقعی تولید حضور پیدا نکنند، این شکاف پر نخواهد شد.

دانشگاه باید از تئوری فاصله بگیرد. استادان و مدیران باید در دوره‌های توانمندسازی داخل واحدهای تولیدی شرکت کنند. صنعت باید نیازهایش را بگوید و دانشگاه بر اساس آن آموزش بدهد. بدون آموزش مشترک، هیچ پلی بین این دو ساخته نمی‌شود.

مشاور وزیر صمت: نیاز واقعی صنعت دیده نمی‌شود؛ دانشگاه مسیر خود را می‌رود و تولید مسیر خود

پس از روغنی، به سراغ دکتر مودودی، مشاور وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت و سرپرست اسبق سازمان توسعه تجارت رفتیم. او معتقد است ریشه جدایی دانشگاه و صنعت در بی‌نیازی متقابل و ساختارهای نادرست هر دو بخش است. به‌گفته او، دانشگاه و صنعت سال‌هاست در مسیرهای مستقل حرکت کرده‌اند.

تسنیم: آقای مودودی، شما به عنوان کسی که در سطوح عالی مدیریتی فضای صنعت کشور را رصد کردید، علت فاصله ی میان دانشگاه و صنعت را چه می دانید؟

مودودی: نکته اینجاست که دانشگاه خود را پایگاه علمی می‌داند و صنعت تجربه‌محور است؛ هیچ‌وقت نیازی به یکدیگر نداشته‌اند.

مودودی از طرفی هزینه های دانشگاه از محل بودجه دولت تأمین می‌شود و همین باعث شده هیچ انگیزه‌ای برای تعامل با صنعت، تولید ثروت یا تربیت نیروی مهارتی نداشته باشد. نتیجه این روند، انباشت مدرک‌گراها و فاصله گسترده محتوای آموزشی با نیازهای واقعی اقتصاد است.

به‌دلیل تکیه مداوم صنعت ایران بر واردات تجهیزات و دانش فنی، به‌گفته او «نیاز صنعت به دانشگاه عملاً حذف شده» و تولید داخلی نیز در فضای غیررقابتی تنها برای بازار 80 میلیونی کشور باقی مانده است.

تسنیم: یعنی حجم بالای فارغ التحصیلان دانشگاهی در سطوح عالی، قابلیت یا مهارت برای ورود به صنعت را ندارند؟

مودودی: قبل از پاسخ به این سوال باید ابتدا نقدی اساسی به فرهنگ غلط مدرک گرایی در ایران کرد. به وضوح میبینیم، مدیرانی هستند که مدارک دکترا دارند اما توان حل مسائل ابتدایی را هم ندارند. متاسفانه در کشور ما، مدرک به ابزاری برای ارتقا تبدیل شده، نه معیار تخصص.

تسنیم: خب راهکار های پیشنهادی شما برای برقراری پل ارتباطی میان صنعت و دانشگاه چیست؟

مودودی:  ابتدا باید ساختار انگیزشی را اصلا ح کرد. به عنوان مثال:

  1. حقوق استاد پس از سه سال باید از پروژه صنعتی تأمین شود. به این معنا که استادی که نتواند پروژه جذب کند، نباید ادامه فعالیت دهد.
  2. صنایعی که قرارداد پژوهشی با دانشگاه می‌بندند، باید مشوق‌هایی مانند معافیت مالیاتی بگیرند.
  3. معیار انتخاب مدیران باید سابقه پروژه صنعتی و اثرگذاری واقعی در تولید باشد، نه مدرک.

مودودی جمع‌بندی می‌کند که تا زمانی که دانشگاه از بودجه دولتی سیر است و صنعت از تکنولوژی وارداتی بی‌نیاز، هیچ ارتباط ارگانیکی میان این دو شکل نخواهد گرفت.

معاون سازمان توسعه تجارت: دانشگاه بدون مسئولیت، صنعت بدون نوآوری؛ مدرک‌گرایی جای همکاری واقعی را گرفته است

در پایان نیز ، به سراغ مدیری جوان در سازمان توسعه تجارت رفتیم. امیر روشن‌قنبری، معاون فعلی سازمان توسعه تجارت، که هم تحصیلات دانشگاهی در سطوح عالی دارد و هم دستی بر تولید داشته و هم اکنون نیز در سطوح عالی مدیریت دولتی است. وی ریشه اصلی گسست دانشگاه و صنعت را در دوگانه تاریخی «علم بدون مهارت» و «مهارت بدون علم» می‌داند؛ دو مسیری که طی دهه‌ها مستقل از هم رشد کرده‌اند و هیچ‌گاه نیاز و اراده‌ای برای اتصال ارگانیک میان آن‌ها وجود نداشته است.

تسنیم: ریشه اختلاف میان نیروهای دانشگاهی و متخصصان عملی در چیست؟

قنبری: این اختلاف سال‌هاست وجود دارد. دانشگاهیان معمولاً نیروهای باتجربه را به بی‌سوادی متهم می‌کردند و متخصصان عملی نیز علم دانشگاهی را «دانش بدون عمل» می‌دانستند. همین نگاه‌ها باعث شکل‌گیری شکاف عمیقی میان دو گروه شده است.

البته دفاتر ارتباط صنعت و دانشگاه به دنبال این هدف بودند که دانشگاه بتواند پرسش‌ها و نیازهای صنعت را از طریق واحدهای تحقیق‌وتوسعه پاسخ دهد و برای مسائل واقعی راه‌حل ارائه کند. سیاست‌گذار تصور می‌کرد این دفاتر حلقه اتصال دانش و صنعت خواهند بود.

اما در عمل فعالان صنعت کمتر به دانشگاه مراجعه کردند و ترجیح دادند «خرید خدمت» انجام دهند. یعنی دانش و راه‌حل را به‌طور مستقیم از متخصصان بیرون از دانشگاه تهیه کنند. نتیجه این شد که دفاتر ارتباط صنعت و دانشگاه نتوانستند به اهداف پیش‌بینی‌شده برسند و عملاً کارایی لازم را نداشتند.

تسنیم: آیا این ناکارآمدی هشداری برای وضعیت فعلی ارتباط صنعت و دانشگاه است؟

قنبری: قطعاً. این موضوع نشان می‌دهد که رابطه میان دانشگاه و صنعت در کشور ما مؤثر و کارآمد نیست و باید در آن بازنگری جدی صورت بگیرد.

البته باید به این نکته نیز توجه داشت که با گسترش اینترنت، فضای مجازی و ابزارهای تکنولوژیک، «دانش» دیگر مانند گذشته در انحصار دانشگاه نیست. دنیا به سمت مهارت‌محوری رفته و اکنون از «دنیای مهارت» سخن می‌گویند. این تغییر باعث شده شکاف میان دانشگاه و بخش عملی کار بیشتر شود.

تسنیم: چرا دانشگاه در این مسیر عقب مانده است و صنعت در مقابل چه رویکردی داشته است؟

قنبری: دانشگاه‌ها در حوزه دانش نظری باقی مانده‌اند؛ دانشی که شاید 80 درصدش در صنعت کاربرد ندارد. به همین دلیل دانشگاهیان در یک محدوده بسته علمی مانده‌اند و کمتر با نیازهای عملی کسب‌وکار درگیر شده‌اند.

قنبری: صنعت به دنبال توسعه مهارت‌های کاربردی بوده است؛ مهارت‌هایی که بتوانند فوراً در تولید و تجارت استفاده شوند. بنابراین مسیر صنعت از دانشگاه جدا شده و این فاصله بیشتر شده است.

امروز با هوش مصنوعی، منابع اوپن‌سورس و دسترسی آزاد به داده‌های فنی، دانش به‌راحتی در دسترس است. شرکت‌ها می‌توانند کارشناسانی استخدام کنند که همین داده‌ها را به مهارت عملی تبدیل کنند. بنابراین نقش سنتی دانشگاه در تأمین دانش کاهش یافته است.

بنابر این تا زمانی که دانشگاه همچنان دانش غیرکاربردی تولید کند و صنعت مسیر مهارت‌محور خود را به‌طور مستقل ادامه دهد، این شکاف پابرجا می‌ماند. نتیجه آن هم کاهش کارایی و آسیب به توسعه صنعتی کشور است.

انتهای پیام/

تماس با مشاور مالیاتی
0910 621 5010


منبع