بهای تمام شده یکی از شاخصهای سنجش عملکرد شرکت است. با محاسبه این عدد مدیران برنامه ریزی بهتری برای هزینه های تولید یا دستمزد خواهند داشت. شیوه های تولید و تصمیمات سرمایهگذاران بهوسیله تجزیهوتحلیل گزارش بهای تمام شده مشخص میشود. فروشندههای عمده، شرکتهای ارائهدهنده خدمات، شرکتهای بیمه، تولیدکنندگان و فروشندگان تولیدات همگی ناگزیر از محاسبه بهای تمام شده هستند.
در این مقاله از به تعریف ساده بهای تمام شده، اصل هزینه، فرمول محاسبه بهای تمام شده کالای مصرفی و انواع آن خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
بهای تمام شده کالای فروش رفته جمع تمام هزینه مستقیم حقوق و دستمزد نیروی کار، مزایای پرداختی و مواد مصرفی با هزینههای مستقیم و سربار تولید کالای فروش رفته است. به عبارتی دیگر تمام هزینههایی است که شرکت برای تولید یا ارائه یک خدمت فروخته شده صرف کرده است. در سازمانهای خردهفروش و عمدهفروش، بهای کالای خریداری شده از تولیدکننده است. هزینه های اداری و توزیع و فروش جزو بهای تمام شده کالای فروش رفته نیستند.
بهای تمام شده کالای فروش رفته به چه معناست؟
«بهای تمام شده کالای فروش رفته» عبارت است از هزینههای مستقیم مربوط به تولید کالاهای فروخته شده توسط یک شرکت. این مقدار شامل هزینه مواد مصرفی در تولید کالا و هزینههای مستقیم نیروی کار مورد استفاده در تولید آن میباشد.
در واقع «بهای تمام شده کالای فروش رفته» هزینه ایجاد محصولاتی است که یک شرکت به فروش میرساند؛ بنابراین تنها، هزینههایی لحاظ میشوند که به صورت مستقیم به تولید محصولات مربوط هستند و در این فرایند، هزینههای غیرمستقیم – مثل هزینههای توزیع، فروش و بازاریابی – مدنظر قرار نمیگیرد.
مثال: «بهای تمام شده کالای فروش رفته» برای یک سازنده لوازم خانگی میتواند شامل هزینههای مواد اولیه قطعات و دستمزد نیروی کار باشد.
همانطور که اشاره شد، بازاریابی و تبلیغات، هزینه ارسال لوازم خانگی ساخته شده به نمایندگان فروش و هزینه نیروی لازم برای فروش این لوازم حذف میشود و در محاسبه «بهای تمام شده کالای فروش رفته» منظور نمیگردد.
(بهای تمام شده کالای فروش رفته) در صورت سود و زیان ظاهر میشود و میتواند برای محاسبه حاشیه سود ناخالص شرکت از درآمد کسر شود. هنگام فروش کالای ساخته شده، بهای تمام شده کالای فروش رفته، از حساب موجودی کالای ساخته شده به حساب قیمت تمام شده کالای فروش رفته منتقل، تا در پایان دوره به خلاصه حساب سود و زیان انتقال یابد.
امروزه با توجه به تنوع کسبو کارها، هزینههای دقیقی که در محاسبه «بهای تمام شده کالای فروش رفته» دخیل است، متفاوت بوده و به نوع بیزینس کسبوکار مربوط میشود.
اصل بهای تمام شده چیست؟
همانطور که دیدیم بهای تمام شده، برآورد کلی هزینههای ساخت و اتمام یک محصول است و تحت عنوان یکی از زیرشاخههای حسابداری شناخته میشود. اما اصل بهای تمام شده، تاریخی را ثبت میکند که تمام رویدادهای مالی یک بهای تمام شده در آن محاسبه شدهاند. نام دیگر آن، اصل هزینه است و داراییها را به قیمت نقدی در زمان خرید یا موجود بودن یک دارایی ثبت میکند. شاید ارزش و بهای یک دارایی به مرور زمان کم یا زیاد شود و استهلاک پیدا کند، اما اصل بهای تمام شده همواره ثابت باقی میماند.
انواع بهای تمام شده در حسابداری
در سیستمها و سازمانهای مختلف بهای تمام شده به شکلها و روشهایی مختلف محاسبه میشود. در اینجا هرکدام از این اشکال را بررسی می کنیم.
بهای تمام شده در ترازنامه
با افزایش بهای تمام شده کالای فروش رفته، موجودی نقد بیشتر میشود. موجودی نقد در ترازنامه، دارایی جاری شرکت است؛ بنابراین با افزایش بهای تمام شده کالای فروش رفته دارایی جاری شرکت بیشتر میشود. اثر دیگر آن افزایش سود است که در آخر سال سود انباشته را بیشتر میکند و بر حقوق صاحبان سرمایه بی تأثیر نیست.
بهای تمام شده کالا در سیستم دائمی
ویژگی این روش محاسبه، دقت بالای آن نسبت به سیستم ادواری است. محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته در این سیستم، با ثبت دائمی و مداوم کالاها در حساب انجام میشود. اطلاعات انبارگردانی دورهای و تمام رویدادهای مالی همچون فروش، کالای منسوخ شده و فروش به صورت جداگانه ثبت میشوند.
مداومت، نظم و دقت در ثبت سابقه خریدوفروش و موجودی در سیستم دائمی اهمیت دارد. همه اقلام خریدوفروش هم به ترتیب تاریخ در کارت موجودی ثبت میشود. در زمان خرید، موجودی کالا، بدهکار و حسابهای پرداختنی بستانکار هستند. موقع فروش، بانک یا صندوق یا حسابهای دریافتنی را بدهکار میکنیم و درآمد فروش را بستانکار میکنیم. ضمن این که موجودی کالا به ارزش بهای تمام شده بستانکار است. بهای تمام شده کالای فروش رفته هم بدهکار است.
بهای تمام شده در حسابداری صنعتی
نام دیگر بهای تمام شده حسابداری صنعتی است. این روش مخصوص محاسبه هزینه های شرکت برای تولید یک محصول است. در واقع کمک میکند مدیران بتوانند برای تولیدات برنامه ریزی مناسب و مشخصی داشته باشند. برای این کار، اندازه تمام عملیات مشخص میشود. بعد از آن، هزینه ها را برای مقایسه نتیجه نهایی در بخش خروجی به کار میگیرند تا شرکتها در عملکرد مالی بهتر مدیریت شوند.
بهای تمام شده در سیستم ادواری
در این روش، بهای تمام شده کالای فروش رفته شامل موجودیهای فروش رفته، کالای حذف یا منسوخ شده و یا سرقت رفته است. در این سیستم، هزینه کالای فروش رفته را با این فرمول میتوانید به دست بیاورید: موجودی پایان دوره را از خرید کسر کنید و با موجودی اول دوره جمع بزنید.
انواع بهای تمام شده با توجه به نوع هزینه
در یک دستهبندی دیگر با توجه به نوع هزینههای کسبوکار میتوان شش کتگوری دیگر برای انواع بهای تمام شده در نظر گرفت. شما با توجه به تعریف هر کدام، میتوانید تشخیص دهید که آیا به آن نیاز دارید یا خیر.
بهای تمام شده مستقیم
هزینههایی مانند مواد اولیه که مستقیم مرتبط با خط تولید است در این دستهبندی قرار دارد. بهای تمام شده مستقیم بیشتر برای شرکتها با خط تولید کاربرد دارد.
بهای تمام شده غیرمستقیم
هزینههایی که مستقیم در خط تولید دخیل نیستند؛ مانند هزینه نیروی انسان در جابهجایی و کار با مواد اولیه تولید یک محصول در این دستهبندی قرار میگیرد.
بهای تمام شده فرصت از دست رفته
به نظر شما این نوع بهای تمام شده برای کدام کسبوکارها کاربرد دارد؟ فرض کنید یک شرکت روی یک پروژه سرمایهگذاری کرده است و بعد از مدت زمان 1 ماه به سود 20 درصدی رسیده است، اما اگر روی پروژهی دیگری سرمایهگذاری میکرد این سود به میزان 25 درصد افزایش مییافت. این شرکت میتواند مقدار 5 درصد سود از دست رفته را برای محاسبه بهای تمام شده فرصت از دست رفته لحاظ کند.
بهای تمام شده اختیاری
در محاسبه بهای تمام شده، برخی از فاکتورها اختیاری هستند و میتوانند در یک مدت زمان مشخص از بهای تمام شده محصول حذف شوند. از جمله آنها میتوان به هزینه آموزش کارکنان یا تبلیغات برای یک محصول اشاره کرد.
بهای تمام شده کنترلپذیر و کنترل ناپذیر
منظور از کنترلپذیر بودن یک فاکتور در محاسبه بهای تمام شده دسترسی داشتن و در حوزه اختیارات بودن آن فاکتور توسط افراد محتلف است. بهعنوان مثال مدیر عملیات محصول میتواند هزینه محصولات نیمهکاره یا ماشینآلات را مدیریت کند اما هزینه بیمه یا هزینه مواد محصولات ثانویه از اختیارات او خارج است.
بهای تمام شده تفاضلی
از نام این نوع بهای تمام شده مشخص است که قرار است دو نوع قیمت را با هم دیگر مقایسه کنید. این همان نوع بهای تمام شده است که به شما در تصمیمگیری استراتژیک سازمان کمک میکند.
فرض کنید شما توان تولید یک قطعه از محصول را دارید، اما بهای تمام شده آن در مقایسه با خرید همان قطعه از بازار یا وارد کردن آن از دیگر کشورها بیشتر است. این نوع محاسبه بهای تمام شده تفاضلی به شما کمک میکند با اطمینان بیشتری تصمیم بگیرید.
بهای تمام شده کالای فروش رفته در صورت سود و زیان
بهای تمام شده کالای فروش رفته در صورت سود و زیان مشخص و گزارش میشود. این بها را هزینه دوره مالی میشناسند. جهت رعایت اصل تطابق حسابداری، در صورت سود و زیان، هزینه و درآمد کالای فروش رفته را با یکدیگر تطبیق میدهند. در واقع این بها از حساب کالای ساخته شده، به حساب قیمت تمام شده کالای فروخته شده منتقل میشود تا بالاخره در خلاصه حساب سود و زیان قرار گیرد. برای محاسبه سود یا زیان ناخالص، بهای تمام شده را از مقدار فروش خالص کم میکنند. کاربرد بهای تمام شده در صورت سود و زیان، به دست آوردن سود ناویژه است. فرمول آن به این شکل است:
در سیستم دائمی:
درآمد فروش – بهای تمام شده کالای فروش رفته = سود ناویژه
در سیستم ادواری:
موجودی کالا در اول دوره + خرید طی دوره – موجودی پایان دوره = بهای تمام شده کالای فروش رفته
بهای تمام شده کالای فروش رفته – درآمد فروش = سود ناخالص
نحوه محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته
نحوه محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته در شرکت بازرگانی و مؤسسه تولیدی به روش زیر است:
در مؤسسات بازرگانی، موجودی کالای اول دوره را با خریدهای طی دوره جمع میکنیم. نتیجه آن، بهای تمام شده کالای آماده برای فروش است. موجودی کالای پایان دوره را از بهای تمام شده کالای آماده فروش کم میکنیم و چیزی که فروش رفته بدست میآید.
در مؤسسات تولیدی، موجودی کالای ساخته اول دوره را با بهای تمام شده کالای ساخته شده جمع میکنیم. حاصل آن، بهای تمام شده کالای آماده برای فروش است. این عدد را از موجودی کالای ساخته شده پایان دوره کسر میکنیم. بهای تمام شده کالای فروش رفته بدست میآید.
نکته:
- نحوه محاسبه بهای کالای ساخته شده را در جدول بالا گفتیم.
- حاصل جمع موجودی کالای اول دوره با خرید خالص، موجودی کالای آماده فروش میشود.
- موجودی قابل شمارش کالا در انبار ضرب در بهای هر کالا، موجودی کالای پایان دوره را نشان میدهد.
فرمول بهای تمام شده کالای فروش رفته
موجودی کالا در اول دوره + موجودی کالا در طول دوره – موجودی پایان دوره = قیمت تمام شده کالای فروش رفته
موجودی کالای آماده فروش از موجودی کالای پایان دوره کسر شود = بهای تمام شده کالای فروش رفته
کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته چه چیزی را افزایش می دهد؟
سود ناویژه از حاصل کسر بهای تمام شده از درآمد فروش به دست آید؛ بنابراین اگر رقم بهای تمام شده کم شود، سود ناویژه در صورت سود و زیان افزایش خواهد داشت.
ثبت حسابداری بهای تمام شده کالای فروش رفته
با استفاده از سیستم دائمی ثبت حسابداری بهای تمام شده کالای فروش رفته را به صورت منظم و دقیق انجام میدهند. برای این کار، به ترتیب زیر اطلاعات را ثبت کنید:
موقع خرید:
موجودی کالا را به عنوان بدهکار مشخص کنید. بانک یا صندوق و یا حساب پرداختنی را بستانکار تعریف کنید.
موقع فروش دو ثبت داریم:
- بانک یا صندوق و یا حساب پرداختنی را بدهکار ثبت کنید. درآمد فروش را بستانکار بدانید.
- بهای تمام شده کالای فروش رفته بدهکار باشد. موجودی به ارزش بهای تمام شده بستانکار ثبت کنید.
محاسبه بهای تمام شده در اکسل
برای محاسبه بهای تمام شده اطلاعات هزینههای یک شرکت و بهای تمام شده محصول را در یک فایل هوشمند اکسل وارد میکنند. برای این کار، اطلاعات واقعی این موارد را وارد اکسل کنید و جدول بهای تمام شده را پر کنید.
- مواد اولیه را تعریف کنید و قیمت خریدشان را مشخص کنید.
- محصولات نهایی را برای محاسبه بهای تمام شده تعریف کنید.
- هزینههای ثابت ماهانه مثل ثابت و سربار را تعریف کنید.
- منابع و مواد مصرفی مورداستفاده را تعریف کنید.
- منابع مصرف شده در پروسه ساخت محصول نهایی را با تفکیک از سهم هزینه های ثابت ببینید.
روش های محاسبه بهای تمام شده در اکسل
- روش فایفو FIFO: این شیوه به اولین صادره از اولین وارده معروف است. در این روش کالای وارد شده اول را به عنوان صادره اول میشناسیم. کالای اولی که به انبار وارد میکنید همان کالای اولی است که از آن خارج میکنید. پس موجودی پایان دوره همان کالاهایی هستند که دیرتر خریدهاید. در زمان تورم و افزایش قیمتها، کالای ارزانتر در محاسبه کالای فروش رفته به کار میرود.
- روش لایفو LIFO: در این شیوه برعکس فایفو، اولین صادره از آخرین وارده است. یعنی آخرین ورودی انبار را اولین خروجی انبار میدانیم. کالاهایی که در ابتدا خریداری شدند، موجودی پایان دوره هستند. در شرایط تورم، کالای گرانتر در محاسبه بهای کالای فروش رفته در نظر گرفته میشود.
- روش میانگین: کالاهای خریداری شده اول دوره را جمع کنید و بر تعداد آن تقسیم کنید. به این ترتیب، قیمت کالاها را مشخص میکنید. زمان خروج و ورود کالا در این جا اهمیتی ندارد. قیمت با هر دفعه ورود و خروج کالا تغییر میکند.
- روش آخرین خرید: قیمت آخرین کالای خریداری شده را در قیمت آن ضرب کنید. با این کار قیمت آن مشخص میشود. در این روش بهای تمامشده بیشتر شده و سود کاهش مییابد.
- روش استاندارد: قیمت معین شده برای کالا استاندارد محسوب میشود. قیمت خرید در پایان دوره را در نظر نگیرید و فقط قیمت استاندارد را در تعداد کالا ضرب کنید.
مراحل تهیه گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته
اولین کار برای تهیه گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته، تعیین نوع شرکت است.
در شرکت تولیدی، ابتدا گزارش مصرف مواد در دوره موردنظر تهیه میشود. سپس بهای تمام شده کالای ساخته را در جدول آن محاسبه میکنند. در مرحله بعد، موجودی محصول تولید را با بهای کالای ساخته شده اول دوره جمع میکنند. عدد به دست آمده را از کالای آماده فروش انتهای دوره کم میکنند تا بهای تمام شده کالای فروش رفته به دست آید.
در شرکت بازرگانی، خرید خالص و هزینه حمل ونقل را که خرید کالا نام دارد، جمع میکنند. این رقم را به موجودی دوره اول اضافه میکنند. بهای کالای آماده فروش انتهای دوره را از حاصل جمع مرحله قبل کسر میکنیم و بهای کالای فروش رفته را خواهیم داشت.
گزارش بهای تمام شده در بازرگانی
برای تهیه گزارش بهای تمام شده در بازرگانی لازم است اطلاعات موجودی و خرید، از جمله موجودی کالا در ابتدا و انتهای دوره و طی آن، خرید خالص و هزینه حمل را به طور دقیق داشته باشید. سپس گزارش را به صورت جدول و شامل محاسبه هر دسته کالا آماده کنید.
محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته در شرکت بازرگانی
در جدول، اگر موجودی ابتدا و طی دوره را با هزینهها جمع کنید؛ به بهای تمام شده کالای آماده فروش میرسید. با کسر موجودی پایان دوره از بهای کالای آماده فروش، بهای تمام شده را به دست میآورید. همه این مراحل را در گزارش مشخصاً ذکر کنید.
جدول بهای تمام شده کالای ساخته شده
نمونه گزارش بهای تمام شده
جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته
جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته در مؤسسات تولیدی و بازرگانی با هم متفاوت اند. در اینجا نحوه محاسبه بهای تمام شده هر یک از مجموعه ها را در جدول مخصوص آن مشاهده میکنید:
اجزای جدول بهای تمام شده
در شرکت بازرگانی
- موجودی کالای اول دوره: موجودیهایی که از دوره قبل باقی ماندهاند.
- خرید: خریدهایی که طی دوره انجام میشوند.
- هزینه حمل خریدهای انجام شده
- بهای تمام شده کالای آماده برای فروش: جمع موجودی کالای اول دوره و خرید طی دوره است.
- موجودی کالای پایان دوره: کالایی که در پایان دوره در انبار موجود است و در گزارش آمده است. این بخش، شامل موجودی قابل شمارش کالا و بهای هر کالاست.
در مؤسسه تولیدی
- موجودی کالای ساخته شده اول دوره: مواد اولیه و کالاهایی که ساخته شده از دوره قبل، در انبار موجود است و مقداری هم در طی دوره تولید کردیم. اینها در گزارش اول دوره ذکر شده است.
- بهای تمام شده کالای ساخته شده: مواد اولیه و تمام کالای خریداری شده در مدت دوره است. این مورد شامل بهای تمام شده مواد مصرفی و بهای کالای ساخته شده است که در جدول محاسبه شود. سپس عدد به دست آمده را در جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار میدهیم.
- بهای تمام شده کالای آماده برای فروش: حاصل جمع موجودی اول دوره و بهای تمام شده کالای ساخته شده است.
- موجودی کالای ساخته شده پایان دوره: موجود کالای ساخته شده که در پایان دوره در انبار مانده.
مثال محاسبه بهای تمام شده
یک شرکت در ابتدای ماه 20 میلیون ریال کالای اولیه دارد. در طی ماه 350 میلیون ریال برای خرید کالا هزینه میکند. در آخر ماه 90 میلیون ریال موجودی دارد. قیمت تمام شده آن 280 میلیون ریال است.
کالای اول دوره 20 میلیون ریال +
خرید خالص 350 میلیون ریال
بهای تمام شده کالای آماده فروش 370 میلیون ریال
_ موجودی کالای آخر دوره 90 میلیون ریال
280 میلیون ریال بهای تمام شده
نحوه محاسبه و فرمول بهای تمام شده
برخی فرمولهای مورد نیاز برای محاسبه بهای تمام شده کالا به شرح زیر هستند. در این قسمت از مقاله به پرسش خرید خالص چگونه محاسبه میشود هم پاسخ دادیم.
خرید خالص = خرید طی دوره + اضافات خرید – (برگشت از خرید + تخفیفات درصدی خرید + کسورات خرید)
موجودی کالای آماده برای فروش = موجودی کالای اول دوره + خرید خالص
فرمول بهای تمام شده کالای فروش رفته = موجودی کالای آماده برای فروش – موجودی کالای پایان دوره
موجودی کالای پایان دوره = موجودی کالای تعدادی در انبارها که قابل شمارش باشد * بهای هر کالا
فرمول محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده= بهای تمام شده کالای در جریان ساخت طی دوره-موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره
فرمول بهای تمام شده کالای ساخته شده
ابتدا باید بدانید موجودی هایی که در یک مؤسسه تولیدی داریم:
- موجودی کالای ساخته شده
- در جریان ساخت
- مواد اولیه
مواد به جریان ساخت منتقل میشود و کالای در جریان ساخت هم به کالای فروش رفته میرود. اینها در نهایت جدول بهای تمام شده کالای ساخته شده را تشکیل میدهند. مواد مستقیم مصرف شده، دستمزد مستقیم و سربار ساخت را با هم جمع میکنیم و جمع هزینه های تولید به دست میآید.
در دورهای که داریم اینها را با هم جمع میکنیم، یک دسته موجودی کالا داریم که در جریان ساخت هستند و تکمیل نشدند؛ از دوره قبلی به دوره جدید منتقل شدند. به اینها موجودی کالای در جریان ساخت ابتدای دوره میگویند و به هزینههای تولید این دوره اضافه میشوند. هزینههای تولید و موجودی کالای در جریان ساخت طی دوره را تشکیل میدهند. اینها با هم که جمع شده و بهای تمام شده کالای در جریان ساخت طی دوره را میسازند.
در پایان دوره، موجودی کالای در جریان ساخت را بررسی میکنیم ببینیم چه مقدار است. هر مقداری که بود باید از بهای تمام شده کالای در جریان ساخت طی دوره کم کنیم. نتیجه محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره میشود.
ثبت حسابداری در سیستم ادواری
اگر از سیستم ادواری برای ثبت حسابداری بهای تمام شده استفاده کنید، لازم است با خرید مواد یک حساب با نام خرید ثبت کنید. بعد از فروش کالا، فقط درآمد فروش باقی میماند. با این سیستم باید در انتهای دوره، حساب ها را تعدیل کنید.
موقع خرید:
- خریدها را بدهکار بدانید.
- حسابهای پرداختنی، صندوق و یا بانک را بستانکار کنید.
موقع فروش:
- بستانکار مرحله قبل، بدهکار میشود. درآمد فروش نیز بستانکار خواهد بود.
- خلاصه سود و زیان را بدهکار و موجودی اول دوره را بستانکار ثبت کنید.
- موجودی پایان دوره بدهکار و خلاصه سود و زیان را بستانکار بزنید.
بهای تمام شده در شرکت تولیدی
بهای تمام شده در شرکت تولیدی با توجه به محصولات دوره قبل که در انبار مانده و تولیدات طی دوره محاسبه میشود. لازم است بهای تمام شده کالای ساخته را هم در جدول محاسبه میکنیم. موجودی پایان دوره را نیز مشخص کنید. بهای تمام شده با یک جمع و تفریق در جدول به سادگی محاسبه میشود.
هزینه مواد مستقیم | n | |
هزینه دستمزد مستقیم | n | |
هزینه سربار | n | |
جمع هزینه های تولید | X | |
اضافه میشود به موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره | n | |
بهای تمام شده کالای ساخته در طی دوره | X | |
کسر میشود از موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره | n | |
بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره | X |
فرمول بهای تمام شده در شرکت تولیدی
موجودی اول دوره + بهای تمام شده کالای ساخته شده = بهای تمام شده کالای آماده فروش
بهای تمام شده کالای آماده فروش – موجودی کالای ساخته شده پایان دوره = بهای تمام شده کالای فروش رفته
نحوه محاسبه بهای تمام شده در شرکت های خدماتی
بهای تمام شده خدمات در موسسات خدماتی شامل دستمزد و هزینههای سربار است . برای محاسبه بهای تمام شده خدمات می توان اقلام بهای تمام شده را بین کار (خدمات) در دست اقدام و یا دوایر مختلف موسسه خدماتی تسهیم نمود . به عبارتی برای محاسبه بهای تمام شده، میتوان از روش هزینهیابی سفارش کار و یا روش هزینه یابی مرحلهای استفاده نمود .
در صورتی که در نحوه محاسبه بهای تمام شده از روش هزینهیابی سفارش کار استفاده شود ، برای هر یک از خدمات در دست اقدام یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح و بهای تمام شده هر خدمت بطور جداگانه محاسبه و کنترل میشود .
در صورتی که از روشهای هزینهیابی مرحلهای استفاده شود، برای هریک از دوائر ارائهکننده خدمات یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح و بهای تمام شده خدمات بر حسب دوائر ارائه کننده آن خدمات تعیین و کنترل میشود .
به عنوان مثال، در یک موسسه خدمات مالی که به ارائه «خدمات حسابرسی » و « مشاور مالیاتی » میپردازد، میتوان برای هر یک از خدمات مزبور به عنوان یک دایره تولیدی ، یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح نمود و یا اینکه برای هر یک از مشتریان خدمات مزبور یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح کرد.
پس از تکمیل کار، «حساب بهای تمام شده خدمات» در دفتر کل بدهکار و «حساب کار در جریان» بستانکار میشود به این ترتیب «بهای تمام شده خدمات ارائه شده به مشتریان» در صورت سود و زیان تعیین میشود.
نقش هزینه یابی در حسابداری بهای تمام شده و بهای تمام شده کالای فروش رفته
هزینهیابی شامل طبقهبندی و تسهیم صحیح هزینهها به منظور تعیین قیمت تمام شده محصولات و خدمات است. چنانچه طبقهبندی هزینهها به درستی انجام نشود، فراوانی اقلام هزینه، پروسه بررسی علل ایجاد هزینهها، تصمیمگیری در مورد لزوم مصرف و نحوه صرفهجویی در آنها را دچار مشکل خواهد کرد. البته لزوم طبقهبندی و هزینهیابی تنها محدود به این موارد نیست؛ در حالت عادی وقتی صحبت از هزینهیابی در حسابداری بهای تمام شده (صنعتی) میشود، منظور یک یا چند مورد از موارد زیر است:
- تعیین بهای تمام شده ساخت یک محصول
- تعیین بهای تمام شده ارائه یک خدمت
- تعیین روشی که به وسیله آن بتوان هزینهها را مدیریت کرد
مدیران هوشمند به هزینهیابی در حسابداری صنعتی بسیار بها میدهند؛ زیرا این شیوه، اطلاعات مفید و مؤثری در اختیار آنها قرار میدهد که میتوانند از آنها برای کارهای مختلفی همچون انجام مذاکرات آگاهانه، شرکت در مناقصات و مزایدهها، تخصیص ظرفیتهای تولیدی به محصولات سودآور و… کمال استفاده را ببرند.
در اینجا نیز با توجه به این که ساخت، تولید و ترکیب محصولات، از فناوریهای گوناگونی استفاده میشود، سیستمهای هزینهیابی در واحدهای تولیدی و خدماتی مختلف نیز به شدت با هم متفاوت است.
روش محاسبه قیمت تمام شده
برای تعیین قیمت تمام شده باید پنج عامل مختلفی را در نظر گرفت که عبارتند از:
1) هزینههای ثابت
2) هزینههای متغیر
3) هزینه مختلط
4) هزینههای نیمه متغیر
5) هزینه نیمه ثابت
در ادامه، تعریفی مختصر از هر یک بهدست میدهیم.
هزینه های ثابت در مفهوم قیمت تمام شده
اقلامی که بر اثر تغییر سطح فعالیت (تولید) تغییر نمیکنند و در تمام سطوح فعالیت ثابت میمانند.
اقلام ثابت فقط اقلامی را شامل میشود که مربوط به امر تولید هستند (سربار ساخت) و اقلامی مانند هزینههای اداری و فروش که در کوتاه مدت ثابت هستند را در بر نمیگیرند.
در طبقهبندی اقلام ثابت بهای تمام شده، دو دسته اقلام ثابت وجود دارند:
الف) اقلام ثابت تعهد شده: اقلامی که قابل حذف نبوده و به کل تسهیلات تولیدی مربوط میشوند، مانند استهلاک ساختمان و کارخانه، مالیات و عوارض.
ب) اقلام ثابت اختیاری: اقلامی که بنا بهنظر مدیریت و بر حسب ضرورت قابل تغییر و حذف میباشد، مانند مخارج برنامههای بازاریابی، حقوق مدیران و مخارج تحقیق.
هزینه های متغیر در سیستم بهای تمام شده
اقلامی که به طور مستقیم و به تناسب تغییر سطوح فعالیت، افزایش یا کاهش پیدا میکنند و نسبت تقریباً ثابتی بین این اقلام و مقدار تولید وجود دارد. به عبارتی برای تعریف هزینه متغیر میتوان گفت که، مبلغ بعضی از هزینهها جدا از اینکه ممکن است با محصولات یا سفارشات و مراحل مختلف تولید ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشند تقریبا به تناسب حجم تولید تغییر میکنند. به این معنا که هرچه حجم تولید افزایش یابد، هزینه متغیر نیز افزایش مییابد. اگر از میزان تولید نیز کاسته شود، هزینههای متغییر کاهش خواهند یافت.
انواع اقلام هزینه متغیر، در آموزش بهای تمام شده به قرار زیر است:
الف) مواد مستقیم، دستمزد مستقیم، سربار ساخت
ب) هزینههای توزیع و فروش
ج) هزینههای اداری و تشکیلاتی، مانند ملزومات اداری، هزینه حمل در بهای تمام شده، بخشهایی از بهای آب، برق، سوخت و غیره
در برخی از موارد به اقلام متغیر بهای تمام شده، اقلام قابل برنامهریزی نیز اطلاق میگردد چرا که مدیران میتوانند در بعضی از موقعیتها، در مورد برخی از این اقلام تصمیمگیری کرده یا آنها را کنترل و محدود نمایند.
هزینههای مختلط در بهای تمام شده کالا
اقلامی هستند که گرایش خاص و یا الگوی یگانهای برای تشریح ندارند. جهت تجزیه و تحلیل تصمیمات مدیران در حسابداری بهای تمام شده، اقلام مختلط را به اجزای ثابت و متغیر تقسیم میکنند. بسیاری از اقلام بهای تمام شده دارای ویژگی اقلام مختلط هستند؛ یعنی بخشی ثابت و بخش دیگری متغیر میباشند؛ مانند: مخارج برق، آب، سوخت، نگهداری و دستمزد غیرمستقیم.
هزینه نیمهمتغیر در بهای تمام شده تولید
این نوع هزینهها با افزایش سطح فعالیت (تولید) اضافه میشود اما ازدیاد آن با یک نسبت ثابت رخ نمیدهد. به عبارتی این هزینهها عبارتند از هزینههایی که قسمتی از آن ثابت و قسمتی از آن متغیر است. تغییر مبلغ تمام هزینههای نیمه متغیر، در برابر با تغییر حجم تولید یکسان نیست.
این گونه اقلام خود به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) اقلامی که بر اثر افزایش سطح فعالیت با نسبت نزولی در هزینههای یک واحد اضافه میشوند؛ یعنی میزان افزایش بهای تمام شده برای هر واحد اضافی کمتر از افزایشی است که برای یک واحد تولیدی قبلی ایجاد گردیده است.
ب) اقلامی که بر اثر افزایش سطح فعالیت با نسبت صعودی اضافه میگردند؛ یعنی میزان افزایش بهای تمام شده برای یک واحد اضافی بیشتر از افزایشی است که برای یک واحد تولیدی ما قبل ایجاد گردیده است.
هزینههای نیمهثابت در قیمت تمام شده
هزینههایی هستند که با افزایش سطح فعالیت، به صورت پلکانی و متناوب اضافه میشوند. یک مثال در این مورد، افزایش تعداد دانشجویان در یک دانشگاه است که این امر مستلزم ایجاد ساختمانها و کلاسهای جدید و نیز افزایش هزینههای استهلاک و سایر هزینههای ثابت برای دانشگاه خواهد بود.
سیستمهای سنتی محاسبه بهای تمام شده و اشکالات آن
اصولاً برای تعیین قیمت تمام شده دو رویکرد مدنظر است؛ رویکرد سنتی و رویکرد نوین. در سیستمهای سنتی هزینهیابی، برای تخصیص هزینه سربار معمولاً از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده میشود. در حالی که امروزه هزینه کار مستقیم اغلب کمتر از 15 درصد است و در مقابل، هزینههای سربار بیش از 50 درصد از هزینه محصول را دربر میگیرد. بنابراین تخصیص هزینههای سربار بر اساس مبناهایی همچون هزینه (ساعت) کار مستقیم، محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات را باعث میشود.
در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه میشود:
- ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
- تخصیص هزینههای سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین
- محاسبه بهای تمام شده محصولات
معایب سیستم های سنتی در محاسبه بهای تمام شده کالا
- با این روش، جمع آوری طبقهبندی بازیابی سربار و تخصیص به محصولات مجزا از هم مشکل است. به این ترتیب، پاسخگوی نیاز کسب و کارهایی با خدمات و محصولات متنوع نیست. این شرکتها مجبورند به صورت تقریبی در مورد هزینهها تصمیمگیری کنند.
- در سیستم سنتی محاسبه بهای تمام شده، هزینه کار مستقیم بی اهمیت شمرده میشود.
- این سیستم برای جریان تولید غیرمعمول و پیچیده کاربرد ندارد.
- درصد خطا در این سیستم بالاست و اطلاعات صحیح و واقعی در مورد بها تمام شده و مقدار سود نمیدهد.
- در این روش، یک مبنای تخصیص وجود ندارد که بتوان همه روابط بین هزینه ها را به دست آورد.
- شیوه تخصیص هزینه سربار در سیستم سنتی اهمیتی ندارد؛ با این که سهم هزینه سربار در مقدار هزینه های محصول، بالاست.
- در این روش تقسیم کردن هزینه ا به ثابت و متغیر غیرواقعی است. اگر کسب وکار رشد کند، تقسیم هزینهها موجب نادرستی هزینههای محصول میشود.
بسیاری از شرکتها به منظور برطرف کردن ایرادات سیستم سنتی محاسبه بهای تمام شده، به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافتهاند.
ABC چیست و به چه کار میآید؟
ABC یا Activity Based Costing (هزینهیابی بر مبنای فعالیت) نوعی مدل جدید هزینهیابی است که در آن، تمرکز بر هزینههای غیرمستقیم سازمانی است، برخلاف روشهای مرسوم که بیشتر روی هزینههای مستقیم متمرکز میشود.
این روش با بررسی فعالیتهایی که به طور مستقیم در فرایند عملیاتی دخالت دارند، به ارائه اطلاعات دقیق بهای تمام شده میپردازد و در نهایت با تکیه بر تجزیه و تحلیلِ هزینههای صرف شده در هر فعالیتی، به رشد و سودآوری سازمان کمک میکند. پایه و اساس «هزینهیابی بر مبنای فعالیت»، عبارت است از مفهوم مصرف فعالیتها توسط محصولات، خدمات و مصرف منابع توسط فعالیتها.
شیوه پیادهسازی ABC
- شناسایی موضوعات هزینه: موضوع هزینه عبارت است از آنچه که یک نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت در پی اندازهگیری آن میباشد.
- شناسایی خروجیها: منظور نتایج نهایی مطلوب است.
- شناسایی فعالیتها: فعالیتهایی که برای دستیابی به خروجیهای مورد نظر انجام میشود.
- تخصیص منابع و ایجاد مخازن هزینه: منابع براساس هزینههای مستقیم یا هزینههای غیرمستقیم به مخازن هزینه اختصاص یابد.
- تخصیص هزینه فعالیتها به خروجیها: پس از ایجاد منابع هزینه و تعیین عوامل هزینه، هزینههای انباشته شده در مخازن مذکور بر مبنای میزان استفاده از آنها از هر فعالیت، به موضوعات هزینه تخصیص داده میشود.
- تحلیل و گزارشگیری بهای تمام شده: مرحله نهایی، شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به بهای تمام شده حاصل از به کارگیری نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت و نتیجهگیریهای مربوط میباشد.
مزایای استفاده از ABC
صاحبنظران معتقدند استفاده از «هزینهیابی بر مبنای فعالیت» یا همان ABC مزیتهای زیادی برای سازمان به همراه دارد، که در اینجا به شش مورد آن اشاره میشود:
- امکان وجود کنترل هزینهها
- ارزیابی صحیحتر از عملیات مالی
- تصمیمگیری در خصوص برونسپاری فعالیتها
- شناسایی فعالیتهای هزینهزا و فاقد ارزش یا کم ارزش
- کنترل عملیات و برنامهریزی کارآتر، صحیحتر و دقیقتر مدیریتی
- تعیین بهای تمام شده و قیمتگذاری محصولات به طور منطقیتر و دقیقتر
سیستم ABC برای چه شرکتهایی مناسبتر است؟
استفاده از ABC برای برخی شرکتها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بیتأثیر است.
(هزینهیابی بر مبنای فعالیت) در شرکتهایی مطلوب است که:
- هزینه سربار بالایی دارند.
- جریان تولید در آنها پیچیده و غیرمعمول است.
- از ماشینآلات پیشرفته و خودکار در تولید استفاده میکنند.
- تولیدات گوناگون و متنوعی دارند، یا خدمات مختلفی ارائه میدهند.