یادداشت|اندر حکایت سوت زنی؛ از مخاطرات و ملاحظات تا پاداشی که به ریسکش نمی‌ارزد

در حالی که مهمترین چالش سوت زنی جلوگیری از افشای هویت گزارشگران است این سوال مطرح می‌شود چه انگیزه ای باعث می‌شود افراد دست به انجام کاری بزنند که برایشان هزینه ساز و خسارت بار است؟

– اخبار اقتصادی –

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در یک کشور اروپایی کوچک با نژاد و فرهنگ یکسان مثل دانمارک نگاه به سوت زن در دامنه ای به وسعت "انسان شجاع متعهد" تا "آدم فروش اخاذ" در نوسان است.

کشورهای غربی سوت زنی را اینگونه تعریف کرده اند "رفتار داوطلبانه اعضای درون یک گروه و گزارش تخلف نزد سازمان نظارتی بیرونی به منظور اثر گذاری بر کاهش تخلف" . برخی دامنه سوت زنی را به افشاگری هر کسی که دسترسی به اطلاعات دارد توسعه می دهند و می گویند لزومی ندارد فرد حتما عضو فعلی و یا سابق آن سازمان و گروه باشد. با این حال در اغلب تعاریف کسانی که سندی متعلق به یک فرد سیاسی را منتشر کرده و جنجال آفرینی می کنند سوت زن تلقی نمی شوند هر چند کارشان بسیار پر سر و صدا و موثر باشد .

انگیزه های سوت زنی هم می تواند شامل انتقام گیری شخصی، تعهد اجتماعی ،اخلاق ، وطن دوستی ، پایبندی به نظم و یا پاداش های مادی و معنوی و یا تلفیقی از همه آنها باشد .

وجود سازمان خارجی به عنوان گزارش گیرنده سوت زنی را تحت تاثیر عمیقی قرار می دهد. فردی که گزارش فسادی را به مقام مافوق در داخل سازمان گزارش می کند شرایط متفاوتی را از کسی که همین فساد را به سازمانی خارجی گزارش کرده است تجربه می کند . برداشت جامعه نیز در باره کار این دو کاملا متفاوت است . گزارش موارد تخلف به سازمانی غریبه آمیخته به قضاوت های ضد وفا داری است ولو شامل مواردی از حفظ حقوق عمومی باشد . با این حال در امریکا سوت زنانی که پیرامون بازار بورس پرسه می زنند بیشتر مورد اقبال و حمایت قرار می گیرند تا آنهاییکه فرار مالیاتی را سوت زنی می کنند . اثر سوت زنی در بازار بورس ارتباط مستقیمی با حفاظت از دارایی های شخصی مردم دارد اما سوت زنی فرار مالیاتی از درآمدهای دولت محافظت می کند.

مهمترین چالش سوت زنی جلوگیری از افشای هویت گزارشگران است. نخستین اثر افشای هویت گزارشگر از بین رفتن فرصت های شغلی و اعتبار اجتماعی فرد است . یک گزارشگر فرار مالیاتی هر چقدر هم صاحب تخصص باشد در شرکت خصوصی استخدام نمی شود. یک بدنامی ابدی که ممکن است انسان را تا آخر عمر آواره کند .( اتفاقی که برای من در حال وقوع است ). با این حال دولتها برای پشتیبانی از گزارشگر فرار مالیاتی بسته های حمایتی کاملی دارند ولی در ایران به شرحی که در ادامه خواهیم دید این حمایت ها اگر چه ظاهرا در قوانین تعریف شده ولی در عمل وجود ندارند.

در جریان سوت زنی دو گروه عمده در مقابل هم قرار گرفته اند. گروه نخست آنهایی که عامل و دخیل در انجام تخلف هستند و دوم گروه گسترده ای که استانداردها و یا قوانین و ارزش های آنها نقض شده است. سوت زن بدنبال رعایت این استانداردها از طریق قدرت های نظارتی یا فشارهای بیرونی است.

امروزه اثر سوت زنی در کاهش جرائم و تخلفات در دنیا آشکار شده است و از آن به عنوان اولین ورود موجی که هنوز در راه است یاد می کنند . آمارهای کشور امریکا نشان می دهد در سال 1980 تنها 26 درصد از کارمندان دولت تخلفاتی که شاهد آن بودند را گزارش کرده اند ، اما در سال 1983 ، این رقم به 40 درصد و در سال 1992 به 48 درصد رسیده است . همین اعداد با کمی تفاوت در استرالیا و کره جنوبی و انگلستان ثبت شده است.

با توجه به احتمال هزینه های شخصی بالا یک سوال واضح برای محققان این است : چه چیزی افراد را تشویق می کند تا در افشاگری شرکت کنند؟

دلایل فراوانی وجود دارد که شناخت جامعه از افشاگری را باید ارتقا داد . اول و مهمتر از همه افشاگری ابزاری حیاتی برای جامعه است تا استانداردهای اخلاقی زندگی اجتماعی بهبود یابد. این یک مکانیسم مهم برای پیشگیری و کشف تخلف است. در اوایل قرن بیستم افشاگری موجب شناسایی بیش از 20 درصد از موارد تقلب شرکتهای بزرگ در امریکا بود .در مطالعاتی که بسال 2009 بر روی بیش از 3000 شرکت در سرتاسر جهان انجام گرفت مشخص شد 34 درصد جرائم اقتصادی از طریق افشاگری کشف شده است . این رقم در برخی کشورها به 48 درصد افزایش یافته است و افشاگری می تواند به اصلاح نقض های اخلاقی که گاهی برای جامعه هزینه بر است کمک کند . تخلفات سازمانی گزارش نشده ممکن است ادامه یابد و حتی به هنجار تبدیل شود. تنها 3 درصد تخلفات اقتصادی توسط سازمانهای نظارتی کشف می شود .

انگیزه افراد از این کار همچنان مهمترین موضوع تحقیقات است. افشاگران شغل ، معیشت ، اعتبار اجتماعی ، آرامش روانی و گاهی اوقات امنیت شخصی خود را به خطر می اندازند تا تخلفاتی را که منافع عمومی را تهدید می کند افشا و یا اعلام کنند. بررسی هزینه – فایده نشان میدهد افشاگران حتی با فرض دریافت پاداش هایی کلان باز هم در فرایند انجام این کار زیان دیده تلقی می شوند . به نظر میرسد افشاگران اغلب افراد باهوش و درستکار و شجاعی هستند. با این ویژگی های فردی چرا دست به انجام کاری می زنند که برایشان هزینه ساز و خسارت بار است؟

سوت زنی عملی اگاهانه است که مستلزم درجه بالایی از رفتار اخلاقی و ریسک است . کارمندان زیادی از رفتار غیر اخلاقی و یا جرم در سازمان خود اگاه می شوند اما افراد نادری تصمیم می گیرند افشاگری کند . اغلب افشاگران در سوابق خود مواردی از اعتراض به مناسبات ناعادلانه و یا مجرمانه در داخل سازمان خود را داشته اند. ترکیبی از ارزش های فردی ، سازمانی با رویکرد اخلاق ، احساسات و منفعت جمعی انگیزه های افشاگری را تشکیل میدهد .

نتایج نظر سنجی از افشاگران در کره جنوبی نشان داده است اخلاق مهم ترین انگیزه و پس از آن احساسات و سپس پاداش کمترین اهمیت را برای افشاگران دارد .در هند ، ترکیه ، استرالیا و آلمان نیز نتایج مشابهی بدست آمده است . در این کشورها تصویر عمومی از یک افشاگر "قهرمان اخلاقی با شجاعت تزلزل ناپذیر" است که در مواجهه با بی عدالتی یا خطر برای عموم واکنش نشان میدهد . با این حال برخی نتایج مطالعات نشان میدهد احساسات نقش کلیدی در تصمیم اولیه برای سوت زنی دارند .

افشاگران اغلب در فرایند افشاگری شغل خود را از دست میدهند . همچنین قربانیانی که در یک سازمان بخاطر تبعیض یا اجحاف در حقشان به شدت آسیب دیده اند اغلب سوت می زنند .

دلایل فردی قوی ترین انگیزه سوت زنی است . دلایل فردی اغلب به عنوان نیازهای فردی شناسایی می شوند . علاوه بر این سوت زنی می تواند برای دستیابی به دست آوردهای فردی مانند اعتبار ،شجاعت ،اعتماد بنفس و کنترل و محافظت از خود انجام گیرد. همچنین ممکن است برای انعکاس نگرش ها و رفتارهای مختلفی که بخشی از شخصیت افشاگران است انجام گیرد . علائق فردی می تواند مبتنی بر مادی و معنوی باشد . علاوه بر این سوت زنی ممکن است به منظور تحقق بخشیدن به میل به آسیب رساندن به سازمان انجام شود .این آسیب رساندن گاه ممکن است صرفا به قصد تنبیه سازمان باشد . مثل گزارش رفتارهای تبعیض آمیز نژادی و یا جنسیتی . و یا به قصد انتقام گیری شخصی.

رقم اندک پاداش نه تنها انگیزه های سوت زنی را تقویت نمی کند بلکه منجر به اجتناب از سوت زنی شده است

افشاگران اغلب از آگاهی اخلاقی بالایی برخوردارند و منافع جامعه را در پیش زمینه ذهنی خود نگه میدارند و افشاگری ها را اغلب به منظور حفاظت از رفاه جامعه انجام می دهند . این سوت زنی ها اغلب با الگوی رفتار حق طلبانه مانند میهن پرستی، فداکاری و سخاوت و نوع دوستی انجام می شود. درونی کردن ارزش های اخلاقی سازمان ها فراوانی افشاگری را کاهش می دهد . نیز تبلیغات دروغین شرکتها و یا ریاکاری و فریبکاری مدیران و صاحبان شرکتها می تواند انگیزه های سوت زنی را بالا ببرد . جالب است که در اغلب تحقیقات و نظر سنجی ها در همه کشورها دریافت پاداش پائین ترین عامل در میل به سوت زنی بوده است. انتظار پاداش نیز از جمله انگیزه هاست با این حال به نظر می رسد رقم اندک پاداش در ایران نه تنها انگیزه های این کار را تقویت نمی کند که بیشتر منجر به اجتناب از سوت زنی شده است.

دلایل سازمانی در مواقعی که ارزش های اخلاق فردی و رفتار سازمانی تعارض پیدا می کنند ظاهر می شوند. تعارض اخلاقی سازمانی و فردی یعنی صاحبان شرکت خود را افراد پاکدستی معرفی می کنند در حالیکه با خرید فاکتور جعلی مالیات ارزش افزوده اخذ شده از مشتریان را نمی پردازند . ارزش اخلاقی کارکنان بر شیوه زندگی و کار آنها تاثیر می گذارد .کارمندان می خواهند کارها را در چهارچوب های اخلاقی خود انجام دهند و هنگامی که در محل کار خود با ارزشهایی که مغایر اخلاق آنهاست مواجه می شوند افشاگری می کنند. ریا کاری مدیران به قصد فریب جامعه ، مشتریان و یا حتی کارکنان در صدر انگیزه های کارکنان برای گزارشگری است . اغلب گزارشگران در سوابق خود مواردی از اعتراض به کارهای غیر قانونی در درون سازمان های خود را دارند که اغلب بی پاسخ مانده است و در برخی مواقع به تنبیه آنها منجر شده است .

در مورد شخصی، اغلب با این سوال از خود مواجه بودم که در سایر کارخانه های بتن آماده هم همین کارها اتفاق می افتد . اکثر آنها هم برای بخش قابل توجهی از فروش خود صورتحساب صادر نمی کنند و یا بعضی از آنها از فاکتورهای صوری و جعلی استفاده می کنند . پاسخی که مرا برای سوت زنی هدایت می کرد : "صاحبان بقیه کارخانه های بتن آماده ، نعل وارونه نمی زنند و در حالیکه میلیارها تومان ارزش افزوده را بنام دولت اخذ و با خیانت در امانت به تصرف شخصی خود در آورده اند ، کلاس اخلاق کسب و کار حلال دایر نکرده اند و شب تا صبح با قصه های ساختگی ادعا نمی کنند از نوجوانی مواظب بوده اند حتی یک سوزن ته گرد مال حرام وارد زندگی آنها نشود ". سوت زنی واکنش به چنین فریبکاری است که در انسانها احساس ابزار شدن برای پازل های فریبکاری را بوجود می آورد . موضوع گزارش همواره بخشی از انگیزه گزارشگر را تشکیل نمی دهد . ممکن است گزارشگری تخلف واحدی را در دو بنگاه اقتصادی ببیند اما بخاطر دلایل شخصی از گزارش یکی از آنها صرف نظر کند .

در اغلب مطالعات مشاهده شده است سوت زن ها افراد باهوشی هستند و نکات بسیار ظریف تعارضات اخلاقی را درک می کنند و پاسخ به رفتارهای فریبکارانه در راس انگیزه های آنها قرار دارد . آنها نه تنها نمی خواهند چرخ دنده های ماشین فساد را روغن کاری کنند بلکه بدنبال متوقف کردن آن هستند ولو در راه این کار آسیب ببینند. حتی اگر نتوانستند ریشه های فساد را بخشکانند حداقل از سازمان و صاحبانش اعتبار زدایی کرده اند.

احساسات فردی اگر چه در رتبه دوم انگیزه های گزارشگری قرار گرفته اما در تصمیم به شروع گزارشگری همچنان نقش اصلی را دارد . زمانی که افراد درگیر اختلافات حقوقی با مدیران خود می شوند و یا انتظارات آنها به درستی درک نمی شود به فکر تلافی و انتقام می افتند. دلایل اجتماعی و تعهدات قانونی و ملی و میهنی در اغلب تحقیقات بالاترین انگیزه سوت زنان را تشکیل داده است.

***

در روزهای فراگیری کرونا از محل فرار مالیاتی یک سال یکی از شرکتها این امکان فراهم بود 1500 دستگاه ونتیلاتور تهیه کرد و هر دستگاه در مناطق محروم می تواند امید به زنده ماندن 50 نفر را در یک سال بالا ببرد. از محل مالیات یک سال یکی از شرکتهای متخلف، می توان برای 7000 دانش آموز در مناطق محروم گوشی هوشمند تهیه کرد تا از ادامه تحصیل محروم نشوند.

این درحالی است که در یک مثال واقعی در یکی از شرکتهای که مرتکب صدها میلیارد تومان فرار مالیاتی شده این وجوه صرف خرید و احتکار ملک ، ایجاد تفرجگاه شخصی و با پرداخت صدها هزار دلار شده است.

با چنین کارنامه ای صاحب این شرکتها در باره کسب و کار حلال روی سخن را به آنجا رسانده بود که پیشنهاد می کرد دو واحد درسی بنام کسب و کار حلال در دانشگاهها ارائه کنند و ایشان نیز آمادگی خود را برای تدوین منابع درسی اعلام می کرد. حتی در روزهای پس از افشای فرار مالیاتی برپایه فاکتورهای جعلی در حال برنامه ریزی برای انتقال اموال شرکتها بنام منسوبین بود و شب همچنان در حال نصیحت در باب اهمیت کسب و کار حلال است. افشاگری مذکور اگر چه واکنشی به تخلفات سازمانی بود ولی آنچه احساسات فردی مرا تحریک می کرد مشاهده نعل وارونه زدنها بود. ترکیبی پیچیده از انگیزه های گوناگون در پشت هر سوت زنی قرار دارد و هیچ عاملی به تنهایی نمی تواند این عمل را توجیه کند.

از جمله دلایل اجتناب از گزارشگری نیز ترس از اختلال در کار و زندگی عادی است . ترس از دست دادن شغل بزرگترین علت اجتناب می تواند باشد با این حال گزارشگران اغلب افراد شجاعی هستند که می توانند بر این ترس ها غلبه کنند. ترس از رفتار تلافی جویانه نیز موجب کنار کشیدن از گزارشگری می شود. با این حال برخی از افشاگریها ممکن است برای آسیب رساندن به سازمانی که علیه آن برنامه ریزی شده است طراحی شوند .

انتهای پیام/

مقاله اصلی