به گزارش گروه رسانهای شرق،
فرانسه از انتخابات سال ۲۰۲۲ به این سو چهار دولت خود را از دست داده است. این وضعیت نابهسامان که بخش عمده آن ریشه در وضعیت اقتصادی و بدهیهای فرانسه دارد، جایگاه مکرون را بهعنوان رئیسجمهوری که اعلام کرده هرگز پیش از سال ۲۰۲۷ از قدرت کنار نمیرود، متزلزل کرده است. هر چند برکناری فرانسوا بایرو نخستوزیر این کشور ربطی به جایگاه سیاسی مکرون ندارد، اما اوضاع را برای رئیسجمهور ۴۷ ساله فرانسه به شدت پیچیده میکند.
راههای زیادی باقی نمانده
سال گذشته امانوئل مکرون پارلمان فرانسه را منحل کرد؛ اما حتی این کار هم به رفع بحرانهای سیاسی و اقتصادی فرانسه منجر نشد. این بار اوضاع برای دولت از پیش پیچیدهتر است. صداهایی که از مکرون میخواهند هر چه زودتر استعفا داده و الیزه را ترک کند، کم نیستند. طیفهای گوناگون سیاسی معتقدند بحرانی که فرانسه مدتهاست با آن دست به گریبان است، تنها با کنار رفتن رئیسجمهور بهبود پیدا میکند.
مکرون تابستان گذشته تصور میکرد با انحلال پارلمان، میتواند مانع از پیشروی راستگرایان افراطی به رهبری مارین لوپن شود. این ایده بههیچوجه کار نکرد و بر خلاف تصور او، حزب اجتماع ملی چنان رای چشمگیری آورد که امکان هر گونه ائتلاف را غیرممکن کرد.
در موقعیت مشابه آنچه سال قبل برای مکرون رخ داد، یکی از راهها این است که رئیسجمهور فرانسه بار دیگر پارلمان را منحل کند. اما خبر بد این است که در صورت چنین کاری، همیشه امکانش وجود دارد که راستگرایان این بار حتی بیش از گذشته رای بیاورند و در این صورت الیزه را مجبور خواهند کرد تا جردن باردلا را بهعنوان نخستوزیر بپذیرد. چنین سناریویی برای مکرون باخت-باخت به حساب میآید.
هیچیک از چهرههایی که این روزها نامشان بهعنوان جایگزین فرانسوا بارو مطرح است، انگیزه کافی برای مقابله با بحرانها ندارند. فرانسه درگیر مسائلی چون بودجه، اصلاحات در قانون بازنشستگی و بدهی است و سیاستمداران بهخوبی میدانند اگر بخواهند در هر یک از این موارد بر سر سیاستهای مورد نظرشان پافشاری کنند، به سرنوشت چهار نخستوزیر پیشین دچار خواهند شد.
مشکل اساسی مکرون چیست؟
فرای همه بحرانهایی که دامنگیر دولت فرانسه شده است، برای مکرون بسیار دشوار است تا فردی را پیدا کند که قادر به تشکیل دولتی با حمایت بالا باشد. او یک بار به راستگرایان با انتخاب میشل بارنیه فرصت داد و بعد سراغ میانهروها رفت و در هر دو مورد شکست خورد. بسیاری از افراد، از ناظران و منتقدان گرفته تا کاربران عادی شبکههای اجتماعی به مکرون توصیه میکنند که این بار شانس خود را با چپها امتحان کند. اما مساله این است که آنها امتیازاتی را از الیزه میخواهند که برای مکرون گران تمام میشود. برای مثال چپ فرانسوی خواهان مالیات کلان برای ثروتمندان و اصلاح قانونی بازنشستگی است. دادن چنین امتیازاتی از سوی دولت فرانسه به معنای آن است که مکرون باید از تمام مواضع خود در طول سالهای گذشته عقبنشینی کند. برخی معتقدند چنین اقدامی مانند خودکشی سیاسی برای او میماند.
از امروز تا زمان انتخابات بعدی ریاستجمهوری در فرانسه، یک سال و نیم زمان باقی مانده است. در این مدت مکرون شانس زیادی برای اصلاح امور ندارد. حتی مشخص نیست که اگر او در نهایت موفق شود تا نخستوزیر مطلوب خود را پیدا کند، این فرد بتواند مدتی طولانی در مقامش باقی بماند. او در جناح میانه که همیشه خود را به آنها نزدیک میدانست، تنها باقی مانده است. چهرههای اصلی این جناح جاهطلبانی هستند که به دنبال تضمین آینده خود میگردند و مکرون را به دست فراموشی سپردهاند.
در فرانسه یک دو دستگی آشکار دیده میشود. گروههای زیادی معتقدند مکرون بهتر است استعفا داده و انتخابات زودهنگامی برگزار شود و رئیسجمهور تازه فکری به حال این کلاف پیچیده کند. در مقابل اما بسیاری معتقدند خروج مکرون از قدرت تنها وضعیت را بحرانیتر کرده و احتمال آشوب را تقویت میکند. آنها معتقدند که حتی اگر مکرون در ۱۸ ماه پیش رو، کماکان بازی انحلال پارلمان و برقراری انتخابات مجدد را ادامه دهد، خطرش از استعفا کمتر است.
ناتوان در داخل کشور و پرشور در سیاست خارجی
مکرون این روزها به دلیل پافشاری بر شناخت دولت مستقل فلسطینی و تحت فشار قرار دادن بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل برای حل و فصل بحران غزه، اندکی از محبوبیت پیشین خود را بهعنوان سیاستمداری فرانسوی در عرصه بینالملل باز پس گرفته است. در واقع او مایل است تا آبروی از دست رفته فرانسویها را در نسلکشی غزه با تصمیمات اخیر خود جبران کند. در داخل فرانسه اما اوضاع بههیچوجه بر وفق مراد مکرون نیست. فرانسه یک بدهی غولآسا دارد که بارو تلاش داشت با سیاستهای سختگیرانه اقتصادی به آن سامان دهد. اما پارلمان این اقدامات را برنتابید و در نهایت او را بیرون راند.
از سوی دیگر حزب مکرون در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۴ آنقدر ناموفق عمل کرد که عملا کرسیهای پیشین را هم از دست داد و غائله را به راست و چپ باخت.
منبع