بسیاری از افراد ریسک را همراه با بار منفی میدانند. اما باید بدانید که ریسک کردن بخشی جدایی ناپذیر از بازارهای مالی است. به همین دلیل مدیریت ریسک در امور مالی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میشود. زیرا عدم توجه به نکات مهم مدیریت ریسک میتواند سبب شود که فرد بخشی از سرمایه و یا حتی تمام آن را به سادگی از دست بدهد.
به همین دلیل تمام افرادی که قصد سرمایه گذاری در بازارهای مختلف را دارند، باید با نکات مربوط به مدیریت ریسک در امور مالی آشنا باشند. در این مطلب از بلاگ سپیدار سیستم قصد داریم در این خصوص نکاتی را بیان کنیم. تا انتها با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک در امور مالی به دلیل نقش آن در حفظ و افزایش سرمایه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به طور کلی مدیریت ریسک شامل شناسایی، تجزیه و تحلیل و بررسی میزان اطمینان به سرمایه گذاری است.
به بیان دیگر این کار باعث میشود تا میزان ریسک سرمایه گذاری را بدانید تا بتوانید اقدامات لازم برای مقابله با آن را انجام دهید. در امور مالی ریسک و خطر بخشی از فرآیند است و همیشه وجود دارد. اما این که میزان ریسک به چه میزان باشد، چه اقداماتی جهت کاهش آن انجام داده شود و چند مورد مشابه دیگر اهمیت دارند.
مدیریت ریسک چگونه کار میکند؟
همانطور که گفتیم ریسک از بازده جدا نیست. هر مدل از سرمایه گذاری در هر بازار مالی با میزانی ریسک همراه است. این ریسک در برخی بازارها مانند اوراق قرضه در آمریکا بسیار نزدیک به صفر است و فرد ریسک و خطر زیادی را در سرمایه گذاری تجربه نمیکند و در برخی بازارهای دیگر مانند کریپتوکارنسی میزان ریسک بسیار بالاست.
مدیریت ریسک در امور مالی شامل شناسایی، بررسی و تجزیه و تحلیل مواردی است که در ایجاد ریسک مؤثر هستند تا بتوان تصمیم مناسب در جهت برخورد با آنها را گرفت. این مدیریت در همه بخشهای بازارهای مالی ممکن است رخ دهد. به عنوان مثال بسیاری از بانکها قبل از دادن وام به افراد، بررسی اعتباری انجام میدهند تا متوجه شوند که آیا فرد مورد نظر قسط وامهای گذشته خود را به موقع پرداخت کرده است؟
آیا مشکلی در حسابش دارد؟ عدم توجه به مدیریت ریسک در امور مالی میتواند عواقب شدیدی برای افراد، شرکتها و مؤسسات به همراه داشته باشد.
تکنیکهای مدیریت ریسک
در ادامه با رایج ترین تکنیکهای مدیریت ریسک در امور مالی آشنا خواهیم شد.
1- اجتناب
اولین و ساده ترین روش مدیریت ریسک در امور مالی اجتناب است. افرادی که از این تکنیک استفاده میکنند، معمولاً ایمن ترین داراییها را که ریسک آنها بسیار کم است انتخاب میکنند. این کار سبب خواهد شد که میزان ریسک آنها به شدت پایین بیاید.
2- حفظ
این استراتژی شامل پذیرش هر گونه خطری است که بر سر راه افراد قرار میگیرد.
3- اشتراک گذاری
در این روش افراد بخشی از ریسک را بر عهده میگیرند و بخشی دیگر را با شرکتها و مجموعههای متفاوت شریک میشوند. به عنوان مثال بیمه کردن اموال خریداری شده برای سرمایه گذاری یک نوع به اشتراک گذاری ریسک است.
4- انتقال
در این روش مدیریت ریسک افراد ریسک را به شرکت، مؤسسه یا فرد دیگری انتقال میدهند. برای مثال میتوان به بیمههای خدمات درمانی اشاره کرد. در این بیمه ریسک پوشش افراد به شرکت بیمه منتقل میشود.
5- پیشگیری و کاهش ضرر
در این تکنیک به جای این که افراد ریسک نکنند، میزان ریسک را با استفاده از استراتژیهای متفاوت به حداقل میرسانند. یکی از استراتژیهایی که در این تکنیک از آن به میزان زیادی استفاده میشود، تنوع سرمایه گذاری است.
مدیریت ریسک و نوسانات
یکی از ریسکهای سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد نظر است. یک نظریه در میان عموم افراد وجود دارد که افزایش ریسک به معنی افزایش نوسان است. این در حالی است که بسیاری از متخصصان بازارهای مالی متفاوت به دنبال راهی برای کاهش نوسانات هستند.
در این خصوص هنوز توافق روشن و واضحی وجود ندارد اما مدیریت ریسک در امور مالی در هنگام نوسانات یکی از مهم ترین اقدامات جهت حفظ سرمایه است. میزان ریسک سرمایه گذاری در هنگام نوسانات کاملاً به فرد و میزان خطری که میتواند تحمل کند، بستگی دارد.
مدیریت ریسک و روانشناسی
نوع مدیریت ریسک در امور مالی نشان دهنده تفاوت دیدگاه افراد در خصوص سود و زیان است. در نظریه چشم انداز که توسط آموس تورسکی (Amos Tversky) و دنیل کانمن (Daniel Kahneman) در سال 1979 معرفی شد، بیان شده است که تمام سرمایه گذاران از ضرر بیزار هستند.
در بررسی انجام شده مشخص شد که معمولاً سرمایه گذاران بیش از دو برابر سود، روی ضرر وزن میگذارند. این عبارت به آن معنی است که میزان شادی آنها از سود کردن در حدود نصف میزان عصبانی شدن آنها در هنگام ضرر کردن است.
سرمایه گذاران در مدیریت ریسک در امور مالی دوست دارند که زیان ناشی از سرمایه گذاری و میزان انحراف از نتیجه مد نظر خود را بدانند. ارزش در معرض خطر (Value at risk) که به صورت اختصار به آن (VAR) نیز گفته میشود، تلاش میکند تا میزان زیان را با سطح اطمینان بالاتری در یک دوره مشخص، تعیین کند. به عنوان مثال یک سرمایه گذار با سطح اطمینان 95 درصد، ممکن است در دو سال 100 دلار از دست بدهد.
انواع روشهای مدیریت ریسک
به صورت کلی انواع روشهای مدیریت ریسک در امور مالی به دو بخش مجزا تقسیم میشوند. این دو روش را در ادامه با هم مرور خواهیم کرد.
بتا و منفعل
یکی از معیارهایی که توسط آن میتوان گرایشهای رفتاری افراد را در خصوص مدیریت ریسک مشخص کرد، کاهش سرمایه است. برای مشخص کردن میزان ریسک باید به سه مورد توجه داشت. این سه مورد عبارتند از:
- بزرگی هر دوره منفی (چقدر در دوره منفی ضرر متحمل شده اید.)
- مدت زمان هر دوره (بررسیها با یکدیگر چقدر فاصله دارند؟)
- فرکانس
با بررسی این موارد باید بتا را به دست آورد. بتا بر اساس ویژگی آماری کواریانس محاسبه میشود. بتای بیشتر از 1 نشان دهنده ریسک بالای بازار و بتای کمتر از 1 نشان دهنده نوسانات کم بازار و میزان ریسک کم است.
آلفا و فعال
اگر بازار یا ریسک تنها عامل تأثیرگذار باشد، بازده پرتفو همیشه برابر با بازده بازار تعدیل شده بتا خواهد بود. اما عوامل دیگری در میزان ریسک در بازارهای مالی تأثیرگذار هستند. افرادی که مدیریت ریسک سرمایه در امور مالی را کنترل میکنند از یک استراتژی فعال پیروی خواهند کرد. در این استراتژی موارد متفاوتی مورد بررسی قرار میگیرند که از مهم ترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- تاکتیکهای انتخاب سهم
- انتخاب بخش یا کشور
- تحلیل فاندامنتال
- میزان سرمایه گذاری
- تحلیل تکنیکال
هزینه ریسک
معمولاً هر چه مدیران و فعالان یک صندوق سرمایه گذاری بتوانند مدیریت آلفا و فعال تولید کنند، کارمزد بیشتری از افراد دریافت میکنند. تفاوت میزان کارمزد میان استراتژیهای غیر فعال و فعال باعث شده تا بسیاری افراد این دو مورد را از یکدیگر جدا کنند.
پرداخت هزینههای کم و البته دریافت سود پایین برای مدیریت ریسک غیر فعال، در مقابل صرف هزینههای بالا و دریافت سود بیشتر برای مدیریت ریسک فعال، از مهم ترین تفاوتهای این دو مدیریت ریسک هستند.
مثالهایی از مدیریت ریسک
برای مثال از مدیریت ریسک در امور مالی میتوان دوره ای 15 ساله از (S&p 500) را بررسی کرد. در یک دوره 15 ساله که از اول آگوست 1992 تا 31 جولای 2007 مورد بررسی قرار گرفت، بازده سالانه کل 10.7 درصد بوده است. این عدد نشان میدهد که در کل این دوره چه اتفاقی افتاده است اما به اتفاقات جزئی تر که در طول این بازه زمانی به وجود آمده اشاره ندارد.
میانگین انحراف استاندارد (S&P500) در این بازه زمانی 13.5 درصد بوده است. این انحراف نشان دهنده تفاوت بین میانگین بازده و بازده واقعی در طول دوره است. پس با توجه به این موارد میتوان گفت که میزان اطمینان افراد در این دوره میتواند در حدود 67 درصد باشد. بنابراین فرد میتواند تصمیم بگیرد که آیا این سرمایه گذاری برای او مناسب است یا باید مورد دیگری را برای سرمایه گذاری انتخاب کند.
جمع بندی
در این مطلب از بلاگ سپیدار سیستم در خصوص مدیریت ریسک در امور مالی، روشهای آن و برخی نکات دیگر مطالبی را بیان کردیم. توجه به مدیریت ریسک در امور مالی میتواند در کسب سود بیشتر و جلوگیری از متضرر شدن، نقش بسیار مهمی را ایفا کند. به همین دلیل بهتر است با این نکات آشنا باشید.
The post مدیریت ریسک در امور مالی و اهمیت آن appeared first on سپیدار سیستم.